رفتیم آتلیه
سلام عشقم.خوبی مامان فدات بشه؟دوست دارم. دختر عزیزم 21 مهر 92 رفتیم آتلیه از عکس انداختیم.خیلی ناگهانی شد و من اصلا آمادگی نداشتم. موهات رو کوتاه کردم تو عکسا خیلی جالب نشد.خیلی ناراحتم کاش موهاتو کوتاه نمیکردم.آخه موهات داشت میریخت ولی دیگه کوتاه نمیکنم وبازم میبرمت آتلیه ایشاالله برای تولدت که سه ماه دیگه هست یه کم بلندتر میشه و دوباره میبرمت آتلیه.فقط خدا کنه عکسات قشنگ بشه. دینا جان میخوایم بریم مسافرت ملایر شهر مامان جون و باباجون خیلی شهر باصفاییه من عاشق اونجام.عروسی پسر عموی من هستش ولی بابا نمیاد چون کار داره خیلی ناراحتم که نمیاد ما با مامان جون بابا جون و خاله ها و داییها م...
نویسنده :
محیا
8:59